«قیام وانقلاب مهدی (عج)»
کلید سوالات
نمونه ی دیگر از سوالات تستی آزمون
قیام وانقلاب مهدی (عج)
کلید سوالات
سوالات تستی آزمون دوره ی ضمن خدمت
احیای تفکراسلامی
ورود به سامانه جهت آزمون
سامانه جامع مدیریت آموزش و یادگیری فرهنگیان (ضمن خدمت) کشور
چنان که از ریشه ی این کلمه برمیآید اصل این میوه از هندوستان بوده است. گونه ی کامل تر نام آن «خربزه هندوانه» بودهاست.
ریشه ی کلمه ی هندوانه از کلمه ی «وانا» که معنی هندوانه در زبان هندی است گرفته شده است و در قدیم به آن «هندووانا» گفته میشد اما بعدها در زبان فارسی تغییر کرده و تبدیل به هندوانه شد.
گفته می شود هم اکنون در برخی نقاط افغانستان و هم چنین در تاجیکستان و نیز در زبان اردو و هندی به این میوه « تربوز» گفته می شود. کاشت هندوانه از هند به ایران ، عربستان و اندلس و سایر نقاط دنیا راه یافت. هندوانه هایی که در هند و پاکستان به عمل می آید بیش تر گرد و به رنگ سبز تیره است.
در پاکستان مردم عادت به نگهداری میوه در یخچال ندارند از طرفی کمبود برق باعث میشود یخچال کارآیی چندانی نداشته باشد.از طرفی طبق فرهنگ مردم، زیادهروی در خوردن یک میوه پرخوری به حساب میآید بنابراین بیش تر میوهها مانند هندوانه به صورت قاچی خرید و فروش میشود که این شیوه ، هم به نفع مردم است و هم به نفع فروشنده .
از طرفی خریدن قاچ هندوانه ارزانتر تمام میشود و در عوض فروشنده نیز میتواند یک هندوانه را بدون در نظر گرفتن وزن آن به چند نفر بفروشد.فروشندگان هندوانه در پاکستان به شیوههای مختلفی ، هندوانه را قاچ میکنند تا بتوانند مشتری بیش تری به دست آورند اما رایجترین شیوه ، همان قاچ کردن به صورت «شتری» است.
« نوش جان »
یک روز کاملاً معمولى تحصیلى بود . به طرح درسم نگاه کردم و دیدم کاملاً براى تدریس آماده ام . اولین کارى که باید مى کردم این بود که مشق هاى بچه ها را کنترل کنم و ببینم تکالیفشان را کامل انجام داده اند یا نه .
هنگامى که نزدیک تروى رسیدم ، او با سر خمیده ، دفتر مشقش را جلوى من گذاشت و دیدم که تکالیفش را انجام نداده است . او سعى کرد خودش را پشت سر بغل دستیش پنهان کند که من او را نبینم . طبیعى است که من به تکالیف او نگاهى انداختم و گفتم : ” تروى ! این کامل نیست .
او با نگاهى پر از التماس که در عمرم در چهره کودکى ندیده بودم ، نگاهم کرد و گفت : ” دیشب نتونستم تمومش کنم ، واسه این که مامانم داره مى میره . “هق هق گریه ی او ناگهان سکوت کلاس را شکست و همه شاگردان سرجایشان یخ زدند . چقدر خوب بود که او کنار من نشسته بود . سرش را روى سینه ام گذاشتم و دستم را دور بدنش محکم حلقه کردم و او را در آغوش گرفتم . هیچ یک از بچه ها تردید نداشت که ” تروى ” بشدت آزرده شده است ، آن قدر شدید که مى ترسیدم قلب کوچکش بشکند . صداى هق هق او در کلاس مى پیچید و بچه ها با چشم هاى پر از اشک و ساکت و صامت نشسته بودند و او را تماشا مى کردند .
سکوت سرد صبحگاهى کلاس را فقط هق هق گریه هاى تروى بود که مى شکست . من بدن کوچک تروى را به خود فشردم و یکى از بچه ها دوید تا جعبه دستمال کاغذى را بیاورد . احساس مى کردم بلوزم با اشک هاى گرانبهاى او خیس شده است . درمانده شده بودم و دانه هاى اشکم روى موهاى او مى ریخت .
سؤالى روبرویم قرار داشت : ” براى بچه اى که دارد مادرش را از دست مى دهد چه مى توانم بکنم ؟ “تنها فکرى که به ذهنم رسید ، این بود : ” دوستش داشته باش … به او نشان بده که برایت مهم است … با او گریه کن . ” انگار ته زندگى کودکانه او داشت بالا مى آمد و من کار زیادى نمى توانستم برایش بکنم . اشک هایم را قورت دادم و به بچه هاى کلاس گفتم : ” بیایید براى تروى و مادرش دعا کنیم . ” دعایى از این پرشورتر وعاشقانه تر تا به حال به سوى آسمان ها نرفته بود .پس از چند دقیقه ، تروى نگاهم کرد و گفت : ” انگار حالم خوبه . ” او حسابى گریه کرده و دل خود را از زیر بار غم و اندوه رها کرده بود . آن روز بعدازظهر مادر تروى مرد .
هنگامى که براى تشییع جنازه او رفتم ، تروى پیش دوید و به من خیر مقدم گفت . انگار مطمئن بود که مى روم و منتظرم مانده بود . او خودش را در آغوش من انداخت و کمى آرام گرفت . انگار توانایى و شجاعت پیدا کرده بود و مرا به طرف تابوت راهنمایى کرد . در آنجا مى توانست به چهره مادرش نگاه کند و با چهره ی مرگ که انگار هرگز نمى توانست اسرار آن را بفهمد روبرو شود .
شب هنگامى که مى خواستم بخوابم از خداوند تشکر کردم از اینکه به من این حس زیبا را داد ، تا توان آن را داشته که طرح درسم را کنار بگذارم و دل شکسته یک کودک را با دل خود حمایت کنم …
اینهم فایل pdf کتابهای
قیام و انقلاب امام مهدی(عج) و احیای تفکر اسلامی
اثر استاد مطهری (ره)
برای همکارانی که در دوره ضمن خدمت شرکت کرده اند.
(برروی تصاویرکلیک نمایید)
ین برنامه ها به مرور زمان افزایش مییابد یا ورژن جدید آن ها قرار داده خواهد شد ... شما میتوانید در این پست ، بخش مطالب قابل دانلود به این برنامه ها دسترسی داشته باشید ..
برای دانلود از برنامه Internet Download Manager استفاده کنید...
برای دانلود نرم افزار کاربردی مورد نظر روی تصویر آن کلیک کنید ..
Google Maps Images Downloader نام نرم افزار کوچکی می باشد که وظیفه ذخیره سازی عکس های GoogleMaps را بر عهده می گیرد و کاربران به کمک آن می توانند عکس مورد نظر خود را در کمترین زمان دریافت کنند. با کمک این نرم افزار پس از ذخیره سازی عکس ها شما می توانید بدون نیاز به اینترنت و با ابزار موجود در نرم افزار عکس ها را مشاهده نمایید و دیگر لازم نیست تا برای هر بار مشاهده تصاویر به اینترنت متصل شوید.
پسورد فایل: www.downloadha.com
لینک دانلود – 900 کیلوبایت | لینک کمکی
بنا به درخواست مکرر برنامه های پر کاربرد و مورد استفاده رو دوباره جهت دانلود قرار دادم.
به نام پروردگار
آشنايی با برنامه ی آموزش زبان و ادب فارسی
در دوره ی متوسّطه ی اوّل،پايه ی اوّل
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست
و دلم بس تنگ است
باز هم میخندم
آنقدر میخندم كه غم از روی رود…
زندگی باید كرد
گاه با یك گل سرخ
گاه با یك دل تنگ
گاه باید رویید در پسِ این باران
گاه باید خندید بر غمی بیپایان…
برسر گور بزرگی نوشته شده است:
کودک که بودم میخواستم دنیا را تغییر بدهم،بزرگ تر که شدم فهمیدم دنیا بزرگ است من باید کشورم را تغییر دهم،بعدها کشورم را هم بزرگ دیدم و تصمیم گرفتم شهرم را تغییر دهم.
در سالخوردگی تصمیم گرفتم خانواده ام را متحول کنم. اینک که در آستانه ی مرگ هستم می فهمم که اگر از روز اول خودم را تغییر داده بودم،شاید می توانستم دنیا را تغییر دهم.
کسی که میخواهد دنیا را تغییر دهد نخست باید خود را تغییر دهد.
سقراط
منبع: دو قدم تا لبخند
مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا نصرالدین را نیز دعوت کرده بودند.وقتی می خواست وارد شود، در مقابل او دو درب وجود داشت با اعلانی بدین مضمون:
از این درب عروس و داماد وارد می شوند و از درب دیگر دعوت شدگان.
ملا از درب دعوت شدگان وارد شد.
در آنجا هم دو درب وجود داشت و اعلانی دیگر:
از این درب دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از درب دیگر دعوت شدگانی که هدیه نیاورده اند.
ملا طبعا از درب دومی وارد شد. ناگهان خود را در کوچه دید، همان جایی که وارد شده بود!
...
این داستان حکایت زندگی ماست. کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم (رابطه هایی را آغاز می کنیم) اما وقتی متوجه می شویم از آنها چیزی عایدمان نمی شود، رابطه را قطع و افراد را به حال خودشان رها می کنیم.روابط عاطفی ما چیزی بیشتر از الگوی حاکم بر مناسبات تجاری و اقتصادی نیست.
عشق بر مبنای ترس و ضعف محاسبه گر است. اگر محبتی می کنیم توقع جبران داریم.
دوست داشتن های ما قید و شرط و تبصره دارد. حساب و کتاب دارد. اگر کسی را دوست داریم به خاطر این است که لیوان نیازمان پر شود. اگر رابطه ای سود آور نباشد آن را ادامه نمی دهیم.
چه ستمگر است آنکه از جیبش به تو می بخشد تا از قلب تو چیزی بگیرد...
منبع:میلاجرد
دانش آموزان گرامی :
برای دریافت نمونه سوالات امتحان نهایی املا و نگارش و انشاسال سوم
راهنمایی در سال های گذشته بر روی لینک های زیر کلیک نمایید.
1-سوالات املایی- خرداد 91 ص 1 10- انشا و نگارش خرداد 90 ص1
2-سوالات املایی -خرداد 91ص 2 11 - انشا و نگارش خرداد 90 ص2
3-املای تقریری خرداد 91 12-انشا و نگارش خرداد 90 ص3
4- انشا و نگارش خرداد 91 ص 1 13- سوالات املایی -شهریور91 ص1
5 -انشا و نگارش خرداد 91 ص2 14-سوالات املایی -شهریور91ص 2
6 -انشا و نگارش خرداد 91 ص3 15-املای تقریری شهریور91
7- سوالات املایی خرداد 90 ص1 16-انشا و نگارش شهریور91 ص1
8- سوالات املایی خرداد 90 ص2 17-انشا و نگارش شهریور91 ص2
9 -املای تقریری خرداد 90 18-انشا و نگارش شهریور91 ص3
در وصف غمت چه گویم یا زینب؟؟؟؟
آه ای صبور قافله ی غم سفر بخیر
راوی روضه های محرم سفربخیر
خلوت نشین نیمه شب ندبه هایاشک
دلگیر بغض های دمادم سفربخیر....
یکسال ونیم غربت و دلتنگی وفراق
یکسال ونیم گریه ی نم نم سفربخیر
ای شاهـــــد مراثی گودال قتلــــگاه
ای وارث مصیبت اعظم سفربخیـــر
بغض غریب خاطره های کبودِشام
امن یجیب کوچه ی ماتم سفربخیر
روی کبود ونیلی وآشفته ی به فراق
موی سپیدو خاکی و درهم سفربخیر
زلفی بخون نشسته سرِنیزه ها رهاست
بانو به زیر سایه ی پرچم سفر بخیــر
افلاطون:
دلسوزی بر سه شخص واجب است :
۱-عاقلی که حکم جاهلی بر او روان باشد .
2- انسان قوی که گرفتار ضعیفی گردد.
۳- انسان کریمی که محتاج لئیمی باشد.
عشق!
یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم
گر که در خویش شکستیم ،صدایی نکنیم
خود بتازیم به هر درد که از دوست رسد
بهر بهبودی خود ،فکر دوایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق، ز هر بی سر و پایی نکنیم
گر که دلتنگ از این فصل غریبانه شدیم
تا بهاران نرسیده ست ،هوایی نکنیم
گله هرگز نبود شیوه ی دلسوختگان
با غم خویش بسازیم و شفایی نکنیم
یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم
وقت پرپر شدنش ،ساز و نوایی نکنیم
پر پروانه شکستن هنر انسان نیست
گر شکستیم ز غفلت ،من و مایی نکنیم
و به هنگام نیایش سر سجاده ی عشق
جز برای دل محبوب، دعایی نکنیم
مهربانی، صفت بارز عشاق خداست
یادمان باشد از این کار ،اِبایی نکنیم
(هوروش نوایی)
داستان بسیار بامزه ی نسین به نام خاطرات یک مرده!!!
death
نردبانی برای بالا رفتن
پدر ، یعنی نردبان قابل اعتماد و محکم و نستوه که راحت قدم هایت را بر این نردبان مقاوم بگذاری و
پله های
موفقیت و سربلندی را بپمایی و به بالاترین درجات عروج نمایی.
پدر، يعني آرامش. ولي خانه ات بر آن ستون استوار است. روزها و روزهاي ابرها پنهان شده و تو، او را نمي بيني. کمي سخت است؛ اما سخت شيرين. که در آينده جا مانده اند. پينه هايش ديده نشود. و جاده اي بي انتها در چشم، که هميشه متروک مي ماند، که هميشه بي عابر. جامعه، بريدن در ميان جامعه، خم شدن در ميان جامعه، اما ايستادن در ميان خانه، استوار، بي تکان، بي لرزه. اما به دل مي نشينند. ترک مي کني، به مقصد جايي دور و راه را بيشتر از او رفته اي. خانه تعريف و تعبير و تفسير و تصويري ندارد، هيچ.
در روایات اسلامی نیکی به پدر و مادر و رعایت احترام آنها بزرگترین و مهمترین تکلیف الهی معرفی شده و تأکیدی که در فرهنگ اسلامی و سفارشهای ائمه (ع) به این موضوع شده در کمتر مسئلهاى دیده مىشود.
پدر، يعني امنيت.
...
پدر، يعني خانه ات، ستوني دارد که نمي داني،
پدر، يعني ستاره اي که مي درخشد، اما پشت ابرهاي
پدر، يعني مهري که کمي زمخت است،
پدر، يعني آينده، يعني نگاه به آينده، يعني نگراني هايي
پدر، يعني دست هايي که پينه بسته اند، حتي اگر
پدر، يعني کيسه اي از خوراکي و ميوه و ... در دست
پدر، يعني رفتن به ميان جامعه، خسته شدن در ميان
پدر، يعني سکوت.
پدر، يعني حرف هاي نگفته.
پدر، يعني همه نگراني هايي که هيچ گاه به لب نمي آيند،
پدر، يعني نگاهي ملتمسانه و بي دفاع؛ آنگاه که او را
پدر، يعني معدن رازهاي سر به مهر فراوان
پدر، يعني راه، وقتي که حس مي کني مسافري شده اي
پدر، يعني ديواري بزرگ، که خانه را پوشانده؛ که اگر نباشد،
امام رضا (ع) در بیانی جامع در مورد ارزش احترام به پدر می فرمایند: خداوند متعال فرمان داده سه چیز همراه سه چیز دیگر انجام گیرد : اول،به نماز همراه زکات فرمان داده است، پس کسی که نماز بخواند و زکات نپردازد نمازش نیز پذیرفته نمیشود. دوم،به سپاسگزاری از پدر و مادر فرمان داده است، پس کسی که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، خدا را شکر نکرده است و سوم به تقوای الهی فرمان داده و به صلهی رحم، پس کسی که صلهی رحم انجام ندهد تقوای الهی را هم بجا نیاورده است.(1)
امام رضا(ع) همچنین ضمن هشدار نسبت به عاقبت بدرفتاری با پدر و مادر فرمود: رسول خدا(ص) فرمود: نسبت به پدر و مادر نیکوکار باش تا پاداش تو بهشت باشد ولی اگر عاقّ آنها شوی جهنمی خواهی بود.(2)
امام رضا(ع) طی نوشته ای که برای مأمون فرستاد هم نیکی به پدر و مادر را مورد اشاره قرار داده و می نویسند: نیکی به پدر و مادر واجب و لازم است اگر چه مشرک و کافر باشند، ولی در معصیت خدا نباید اطاعتشان کرد.(3)
امام رضا علیه السلام ضمن توصیه به پیروی از پدر نسبت به جایگاه و حق پدر بر فرزند همواره مردم را نسبت به رعایت احترام پدر سفارش میکرد و حرمت آنان را یادآور میشد. از این رو، در سخنان ارزشمند خود میفرماید:
باید از پدر اطاعت کنی و نسبت به او نیکویی نمایی و در برابرش تواضع و خضوع کرده و به بزرگی از او یاد کنی و مورد تمجید و تعریف قرارش دهی و در محضرش آهسته سخن گویی؛ چرا که پدر اصل و ریشه فرزند است و فرزند بخشی از اوست. اگر پدر نبود، فرزند هم نبود.
ای فرزندان! با قدرت و توانایی خداوند متعال، دارایی و شرافت و جانتان را در راه به دست آوردن خشنودی پدران به کار گیرید. به راستی که از رسول خدا (که درود خدا بر او و بر خاندانش باد) روایت میکنم که آن حضرت فرمود:
خود و دارائیت به پدرت تعلق دارید. بنابراین خود و ثروت خویش را فدای پدرت نما و در راه خشنودیش به مصرف برسان و در حال زندگی وی از آنان پیروی کنید و به آنان احسان و نیکی نمایید و پس از مرگشان با طلب بخشش و رحمت از خداوند به آنان رحم کنید. چرا که از رسول خدا (که درود خدا بر او و بر خاندانش باد) نقل شده که فرمود:
هر کس به پدرش در حال حیات و زندگیش نیکی و احسان کند، ولی پس از مرگش او را از دعای خیر فراموش نماید، خداوند او را عاق و نافرمان مینامد.نردبانی برای بالا رفتن